از لذت عاشقی چو مسرور شوی

در لشکر عاشقان چومنصور شوی

از ظلمت خود اگر دمی دور شوی

در نور شوی و عاقبت  نور  شوی

سلام دوستان

با شما هستم من آی شما

چشمه هایی که ازین راهگذر میگذرید

با نگاهی همه آسودگی و ناز و غرور

مست و مستانه همآهنگ سکوت

به زمین و زمان مینگرید

دردی است غیر مردن کانرا دوا نباشد

پس من چگونه گویم کین درد را دوا کن