این شعر بسیار زیباست قول میدم خوشتون میاد
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است
ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است
تو رهرو دیرینه سر منزل عشقی
بنگر که زخون تو به هر گام نشان است
آبی که براسود زمینش بخورد زود
دریا شود آن رود که پیوسته روان است
از روی تو دل کندنم آموخت زمانه
این دیده از آن روست که خونابه فشان است
دردا ودریغا که درین بازی خونین
بازیچه ایام دل آدمیان است
ای کوه تو فریاد من امروز شنیدی
دردی است درین سینه که همزاد جهان است
خون میرود از دیده درین کنج صبوری
این صبر که من میکنم افشردن جان است
از راه مرو سایه که آن گوهر مقصود
گنجی است که اندر قدم راهروان است
شعر از ه. ا.سایه (هوشنگ ابتهاج)
سلام دوست عزیز....شعر زیبا و پر معنی بود.....موفق باشید...منتظر شما مهربان در انتظار نشسته ام
عالی بود...برات آرزوی موفقیت میکنم...الهه
هیچ وقت برای بالا بردن امنیت سیستم خود دیر نیست abc-security اینبار با الفبای امنیت مشکل های شما حل خواهد شد.
سلام دوست عزیز
ممنون میشم کمکم کنی چون برای لینک دادن اصلا نمیدونم باید چی کار کنم چند مرتبه هم خرابکاری کردم......موفق باشی.الهه
کوروش بزرگ در انتظار شماست
ابتهاج معرکه اس حرف نداره
عااااااااااااااااااااالیه
نه لب گشایدم از گل نه دل کشد به نبید
چه بی نشاط بهاری که بی رخ تو رسید
دوست عزیز من با نهایت افتخار آماده ی تبادل لینک هستم
سلام دوست عزیز
یک خواهش دارم
من به تازگی قالب وبلگم رو عوض کردم
ولی نمیدونم مشکل داره یا اینکه نه درسته
اگه میشه به وبلاگ من برو و ببین که مشکل داره یا نداره
خودت متوجه همه چیز میشی
ممنون میشم بای
خیلی قشنگ بود...
آره...این شعر بسیار زیباست...به من هم سر بزن
آفرین به این حسن سلیقه